گروه بین الملل ـ در طی سالهای گذشته در کردستان عراق حزب دمکرات کردستان عراق جزو احزابی به شمار می رود که با برجسته کردن شعارهای استقلال طلبانه کوشیده است بیشترین استفاده را برای جذب افکار عمومی و تحریف واقعیات اجتماعی از این شعار ببرد.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز از اقلیم کردستان عراق، رسانه های حزب دمکرات کردستان عراق کوشیده اند با بازنمایی المانهای این شعار بیشترین آراء را برای خود جمع کنند. نگاهی دقیق به واقعیتهای جامعه کردی در کردستان عراق به خوبی شعاری بودن این مفاهیم را نمایان می کند.

در دو سال گذشته موضوع کردهای سوریه یکی از موضوعاتی بود که حزب دمکرات کردستان عراق با هدف کنترل کردستان سوریه کوشید گروههای کردی را در این بخش از کردستان به بازی بگیرد.

اگرچه حزب دمکرات کردستان عراق در ابتدا سعی کرد که ائتلافی از گروههای کردی در سوریه تشکیل دهد اما با ورود بیشتر و تفکیک خودی و غیر خودی و تشکیل ائتلافهای وابسته به سیستم امنیتی حزب دمکرات کردستان عراق عملا دیگر ائتلافی بنام ائتلاف کردهای سوریه باقی نماند و کار بجائی کشیده شد که بسیاری از نمایندگان گروههای کرد سوری از شرکت در جلسات مسعود بارزانی امتناع کردند که خبر آن هم در بولتن نیوز زده شد.

سیاستهای داخلی حزب دمکرات کردستان عراق سبب گشته است که بخش اعظمی از طیف های جوان کرد عراقی جذب گروههای اپوزیسیون شوند. کنترل قدرت و ثروت در دستان رهبران این حزب سبب شد که بخش اعظمی از طیف های روشنفکر کرد عراقی یا جذب سایر گروهها شوند و یا اینکه کشته شده و یا در زندان بسر می برند.

به نسبت کردهای ایرانی هم این مصداقیت دارد. بخش اعظمی از ایرانیهایی که اخیرا از اربیل اخراج شدند کردهای ایران بودند که برای امرار معاش به اربیل رفته بودند. این موضوع را با دادن اقامت نامحدود به آمریکائیها مقایسه کنید.هر آمریکائی برای اقامت در کردستان عراق نیاز به طی هیچ فرایند امنیتی و غیر امنیتی ندارد.

 

علیرغم چیره دستی کردهای ایرانی در کارها هنوز امور دون پایه در کردستان عراق به این کردها سپرده می شود، بگذریم از اینکه این حزب اجازه نمی دهد کردهای ایرانی بیش از دو سال در اربیل اقامت داشته باشند و به بهانه های مختلف آنها را بیرو ن می کنند.

البته نباید کردهای ایرانی گله داشته باشند وقتی دهها تن از خانواده بارزانی هم اکنون در شهرهای مختلف کردستان عراق پراکنده هستند و از ترس جان خود امکان بازگشت به سرزمین آباء و اجدادی خود یعنی بارزان را ندارند.

همین چند روز پیش بود که بسیاری از کردها در کردستان عراق و سایر مناطق کردنشین از شنیدن خبر سلامتی جلال طالبانی به خیابانها ریختند اما رسانه های این حزب با ساختگی خواندن تصاویر جلال طالبانی رودروی مردم منطقه و شرکاء سیاسی خود قرار گرفتند.

شکی نیست که کردستان عراق در ظرف 10 سال گذشته رشد داشته است اما این به معنای توسعه کردستان عراق نیست . طبیعی است با وجود بودجه های مانند 14 میلیارد دلار برای یکسال و برای جمعیتی کمتراز 5 میلیون نفر می توان هزاران برابر بیشتر خدمت کرد و این منطقه را زیرورو کرد. این رشد که بیشتر خود را در قالب شهرکهای ویلایی و آپارتمان نشان می دهد سبب شده است که جامعه کردستان عراق یک جامعه مصرف گرا شود.

علیرغم اینکه بودجه یکسال کردستان عراق به اندازه بودجه ده سال استانهای کردنشین کشورمان می شود اما هنوز زیر ساخت های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی این منطقه مخروبه است.بعنوان مثال فرزندان آقای مسعود بارزانی بجای صرف بیش از 500 هزار دلار برای خوانندگان لس آنجلسی در عید امسال چند پروژه زود بازده را می توانستند در کردستان عراق راه اندازی کند؟

نتیجه هزینه 500 هزار دلار چه شد؟ آیا جز این شد که چهره ایی منفی از مردم کردستان عراق به جهانیان نشان دهد؟ کافی است اندکی با وجدان و به دور از تعصبات و علایقات قومی به آن بنگریم.

علیرغم گذشت نزدیک به ده سال از سقوط صدام و بودجه های میلیارد دلاری هنوز نمی توان یک کارخانه تولید لبنیات در کردستان عراق یافت تا لبنیات غنی و خوشمزه این منطقه را صنعتی کند.هنوز که هنوز است میوه و مواد خوراکی اولیه از کشورهای منطقه وارد می شوند.هنوز که هنوز است تاسیسات زیر بنائی در این منطقه جایگاهی ندارند. حکومت اقلیم کردستان عراق امروز بیش از 1200000 کارمند دارد که نزدیک به یک سوم جمعیت کردستان عراق است. اگر صدام با توپ و تانک روستاها را ویران کرد امروز حکومت اقلیم کردستان عراق با مصرف گرا کردن این بخش از کردستان عراق آنها را از بین می برد.

اصولا توسعه هر جامعه ایی نیازمند تغییرات تکنولوژیک، تغییرات اجتماعی و تغییرات فکری است. خوب است کسانی که منادی استقلال کردستان هستند این سوال را از خود چندین بار بپرسند وببینند کجا ایستاده و به کجا می روند. کدام تغییر عمده در این سه حوزه روی داده است که بتواند بیانگر واقعی بودن شعارهای استقلال کردستان باشد؟ بهتر نیست که با تمایلات مردم بازی نشود و از سوی دیگر کشورهای منطقه را بیشتر از این نگران نکنند.؟ایجاد ترس از کردها توسط سران حزب دمکرات کردستان عراق با سردادن شعارهای استقلال طلبانه جز به این معناست که کردها خواهان آشوب در منطقه هستند؟ کجای واقعیتهای کنونی کردستان عراق و سیاستهای احزاب کردی و بخصوص حزب دمکرات کردستان عراق با استقلال همخوانی دارد که آنها چنین بی محابا چهره ائی منفی از خود نشان می دهند؟ناسیونالیسم مدرن در جدیدترین شکل خود از تامین حقوق مردم در یک منطقه جغرافیایی دفاع می کند.حال این سوال پیش می آید به چه میزان این حقوق نه فقط برای مردم کردستان عراق بلکه برای مردم اربیل که تنها یک استان است و تحت کنترل حزب دمکرات کردستان عراق است تامین شده است؟

همه کسانی که در بخش های مختلف کردستان تحت تاثیر این شعارها قرار می گیرند کافی است اندکی به نتایج حاکمیت کردی و بخصوص بارزانی بر کردستان عراق بنگرند و با حساب سرانگشتی ببینند چه بر سر میلیاردها دلار بودجه کردستان عراق و فروش قاچاقی نفت آمده است؟

 

 

http://www.bultannews.com/fa/news/145150/از-رویاهای-شیرین-استقلال-تا-فریب-افکار-عمومی-مردم-کردستان