«تصمیم ترکیه برای آزادی زبان کردی، سیاسی است»

http://zamaaneh.com/Mohebbi/2009/09/post_186.html
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۸۸ | • چاپ کنید • به دیگران بفرستید --> |
«تصمیم ترکیه برای آزادی زبان کردی، سیاسی است»
فرنگیس محبی
اخیراً دولت ترکیه با تدریس زبان کردی در دانشگاههای آن کشور موافقت کرده است. این اقدام دولت ترکیه در ادامهی احقاق حقوق شهروندان کُرد بوده که یکی از شرایط اتحادیه اروپا برای پیوستن ترکیه به آن اتحادیه است.
این دومین امتیازی است که دولت ترکیه در عرض شش ماه گذشته برای رضایت اتحادیه اروپا به کردهای آن کشور داده است. چندی پیش برای اولین بار نیز تلویزیون کردزبانان در ترکیه راهاندازی شد. برای بررسی بیشتر این موضوع با عرفان قانعیفرد پژوهشگر تاریخ خاورمیانه گفتوگو کردهام و علت این اقدام ترکیه را از او سوال کردم.
در ترکیه بعد از اعلام جمهوری ترکیه در بیست و نه اکتبر ۱۹۲۳ در واقع می توان گفت که ترکیه سیاست سرکوبگرانهای در مقابل یکی از مهمترین قومیتهایش را آغاز کرد، بعد از پایان امپراتوری عثمانی. و بعد که تمام حزبهای سیاسی سعی میکردند و درخواستهای خودشان تدریس به زبان کردی خواندن و نوشتن به زبان کردی را مطرح میکردند و تا این اواخر که حتا در حزب «پ ک ک» هم این مسئله مطرح میشد، این رواج داشت.
ولی بعدها ترکیه به خاطر این که این بخش از کشور خودش را آرام نگه دارد و در واقع یک نوع مانیفست دموکراسیخواهی را عرضه بکند، این مسئله را الان قبول میکند که این بعد از دوران تورکوت اوزال این مسئله رواج پیدا کرد. ولی بیشتر یک ظاهر تشریفاتی دموکراسی است و فکر نمیکنم که تأثیر آنچنانی در سیاست داخلی کشور ترکیه داشته باشد.
یکی از ایراداتی که بههرحال دو حزب مخالف دولت آقای اردوغان نخست وزیر ترکیه گرفته بودند، این بوده است که دادن این امتیازات باعث شکافهای قومی خواهد شد و مغایرت دارد با وحدت ملی کشور. نظرتان در این مورد چیست؟
ببینید همیشه و همواره در طی تاریخ معاصر ترکیه ژنرالهای نظامی ارتش ترک، همیشه به یک نوع نگاه امنیتی به قضیه کُردها داشتهاند و به قول معروف میشود گفت که این را در پروندهی امنیتی نگاه داشتهاند. ولی هیچگاه این سندیتی ندارد. در حالی که این بخشی است از هویت ملی ترکیه و در واقع نمیشود یک زبان را حذف کرد.
اگر بگردیم در داخل اسناد وزارت خارجه ترکیه میبینیم که خیلی از آنها کُردها را «ترکهای کوهی» مینامند و این نوع عدم باور به هویت کردی باعث شده است حکومت آنکارا الان سعی کند که باوری به هویت کردی داشته باشد. چون بخشی است از آن مملکت و نمیشود در واقع آن بخش از جمعیت را حذف کرد.
اگر این کار را انجام ندهد، آن زبان باز به زایش و رشد فرهنگی خودش ادامه می دهد. ولی بههرحال حکومت سعی کرده با این کار در واقع یک نوع امتیاز را به آن بخش از جامعهاش ارائه بدهد.
اصولاً خواست روشنفکران کُرد در ترکیه چه بوده که حکومت همیشه به سرکوب پناه برده؟
در واقع میتوانم بگویم که حزب دموکرات کردستان ترکیه از سال ۱۹۶۳ به این طرف، همواره اینها سعی کردهاند که این مسئلهی زبان و فرهنگ و باور به هویت کُردی را مطرح کنند. ولی متاسفانه همانطور که گفتم، آن بخش از نظام حکومتی ترکیه که بیشتر ژنرالهای نظامی هستند تا سیاسیها، اینها مسائل تهمتهای فعالیت تجزیهطلبانه را مطرح کردند و بسیاری از روشنفکران اعدام شدند، علاوه بر زندانهایی که بود. حتا مثلاً یک نمونه خیلی بارز را برایتان میگویم.
در ژانویه ۱۹۶۷ حکومت سلیمان دمیرل هر نوع نوشتار به زبان کُردی، هر نوع موسیقی به زبان کُردی و یا هر نوع کتاب به این زبان را ممنوع اعلام کرد و این سیاست از سال ۱۹۶۷ مرتب در حال اصلاح بود. ولی من باور نمی کنم که این قضیه صرفاً به خاطر یک نوع استراتژی نرم هست، به خاطر اتحادیه اروپا. وگرنه از ۱۹۶۷ تا این لحظه ما موردی را نداریم که دلیل بر تغییر سیاستهای داخلی ترکیه باشد.
آقای قانعیفرد در عرض شش ماه گذشته یا هفتـ هشت ماه گذشته ما شاهد دو آزادی برای کردها در ترکیه بودیم. یکی همین آزادی تدریس زبان کُردی و قبلاً هم راه اندازی یک تلویزیون کرد زبانان. فکر میکنید قدمهای دیگری که کُردها در نظر دارند برای آزادی بیشتر چه هست؟
نکتهای که اینجا هست، این که کُردها سعی میکنند که حکومت مرکزی را وادار کنند که از سرکوب دست نگه دارد و به آنها یک نوع آزادی فرهنگی- سیاسی بدهد.
یا میتوان گفت که آزادی فعالیت اجتماعی را داشته باشند که دیگر آن روشنفکران با خیال راحت بتوانند کاری را که در زمینهی رشد اجتماعی یا فرهنگیشان است انجام بدهند.
ولی من بازهم میگویم که آن تفکر که در داخل حکومت هست بهویژه در بخش نظامیها، فعلاً من فکر میکنم که فاقد اطلاعات لازم دربارهی به رسمیت شناختن هویت این بخش از جامعه ترکیه است و فکر میکنم طول میکشد و روشنفکران کُرد در ترکیه مشکلات بسیاری را پیش روی خواهند داشت مبنی بر این که بتوانند حکومت مرکزی را وادار به پذیرش هویت خودشان کنند.
استراژی ترکیه از چه زمانی نسبت به کردها نرم شد؟
فکر می کنم عملا از زمان تورگوت اوزوال بود که این قضیه نرمش با کردها آغاز شد و ازآن ایام که عبدالله اوجلان یکی از رهبران سنتی کردها در واقع با حکومت آنکارا یک سری گفتگوهایی را داشت که در روال سیاسی می شود گفت عاملی بود تا حکومت مرکزی ترکیه از ابتدای دهه نود - دوران رئیس جمهوری تورگوت اوزال - بود و بعدها هم زوند تغییر ادامه پیدا کرد تا آنها سعی بکنند که این مشکل استراتژیک را حل بکنند و فراموش نکنیم که در واقع اختلافات سوریه با ترکیه باعث شد که دمشق به خاطر اعمال فشار بر روی آنکارا همیشه از بازی کارت کردها استفاده بکند و این مسئله را آن موقع اوزال کشف کرد و می شود گفت که از اول 1990 به این طرف و بعدها سلیمان دمیرل که در آوریل 92 وقتی که با پرزیدنت اسد ملاقات کرد باعث شد که این نوع استراتژی را کمی به نرمی گرایش دهند و از جنگ داخلی پرهیز بکنند و درواقع آغاز این سیاست از آن زمان بوده. که فراز و نشیب هایی هم داشته است
تصمیم ترکیه در آزادی زبان کُردی بههرحال یک تصمیم سیاسی هم بوده است، برای عضویت در اتحادیهی اروپا. فکر میکنید این آزادیها قدمی باشد برای چنین آزادیهایی برای کُردهای ایران یا خیر؟
ببینید در ایران خوشبختانه در ایام پهلوی ما این آزادی را داشتیم. یعنی آزادی فعالیت فرهنگی کُردها و با تأسیس اولین رادیوی کُردی در تهران میشود گفت که خود حکومت پهلوی این باور را داشت به این مسئله و برای حفظ آرامش داخلی میشود گفت که این کار را انجام داد.
میشود گفت آن هم مدیون ایامی است که پاکروان ریاست ساواک را بر عهده داشت و تدریس زبان کُردی در پوشهی امنیتی قرار نداشت. ولی بعد از انقلاب، در سال ۱۹۷۹ یا ۱۳۵۷، مشکلی که بود باور به هویت کُردی بود. و الان امروزه در ایران در واقع می توان گفت که از نظر موسیقی کُردی هیچ مشکلی نیست.
از نظر نوشتن کتاب به زبان کُردی میتوان گفت که مشکل آنچنانی بعد از دوران آقای خاتمی وجود ندارد. ولی مشکلی که الان در ایران شاید وجود داشته باشد در قیاس با جایی مثل عراق، که به نظرم از نظر فرهنگی فرهنگیترین کشور برای کُردها هست، میشود گفت که نشریه به زبان کُردی موفقیت آنچنانی نداشته است.
ولی حکومت هم در دوران آقای معین که وزیرعلوم بود، سعی کرد که تدریس به زبان کُردی را در دانشگاههای ایران، بخصوص در مناطق کُردنشین آزاد کند که متاسفانه عملی نشد و تا این لحظه هم عملی نشده است. ولی انتشار کتاب و موسیقی به زبان کُردی هیچ مشکلی، نه در قبل و نه در بعد از انقلاب تا جایی که اسناد و شواهد نشان می دهد، هیچ مشکلی واقعاً وجود نداشته است.
ولی من فکر میکنم که بعد از ترکیه و عراق، ایران هم باید سعی بکند در برداشتن این گام و لاجرم باید آن را بردارد. چون بههرحال یک بخش از جامعه، حدود هشت میلیون نفر، که آنها تلاش میکنند برای رشد فرهنگی خودشان.
در نتیجه استراتژی ایران هم قطعاً به آن سمت خواهد رفت که باور به هویت این بخش از منطقه ایران را داشته باشد. هر چند که در دوران آقای احمدی نژاد، با وجودی که در نشریهی سازمان سنجش کارشناسی ادبیات و زبان کُردی مطرح شده بود، ولی هیچ دانشجویی تا این لحظه پذیرفته نشده است.