سایت خودنویس / ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ عرفان قانعی فرد

سوریه معاصر، بعد از جنگ جهانی دوم، از سال ۱۹۴۶- استقلال آن از قیومیت فرانسه – از ۱۹۲۰ - اعلام شد، اما این کشور همواره شاهد کودتاهای بی‌شمار بود و حوادث و مشکلات متعدد آرامش سیاسی پایدار را دراین کشور تازه استقلال یافته به دنبال نداشت. (مانند جنگ با اسرائیل - سال‏های ۱۹۴۸ و ۱۹۵۶- شکل‏گیری و فروپاشی جمهوری متحد عربی، وقوع کودتاهای پی در پی، حکومت بعثی ها، حمایت از کردهای عراق و ترکیه و سرکوب کردهای سوریه و ...)


در سوریه از ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰، سه پادشاه عوض شدند (مثلا محمد سعید الجزائری چند ساعتی حاکم بود و جایش را به علی رضا باشا الرکابی داد و او هم ۵-۶ روز بعد ، جایش را ملک فیصل اول گرفت که حکومت هاشمی را بنیان نهاد). سوریه تا به قدرت رسیدن بعث، به بلاد کودتاخیز مشهور بود. (مثلا در دوران قیومیت فرانسه – از ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۶ – حدود ۱۶ نفر رئیس جمهور و رئیس دولت این کشور بودند و شکری القوتلی، در زمان استقلال، تا سال پس از ان بر کرسی خود باقی ماند. از ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۸ که جمهوری متحد عربی درست می‌شود، 9 نفر رئیس حکومت شدند.)

بعد از سال ۱۹۴۹ ، دوران القوتلی، سوریه گرفتار كودتاهای نظامی سریالی در دو دهه بود كه معلول تشدید اختلاف‌های سه گروه - چپ، راست و ملی گرایان - این كشور بودند. [۱. چپها ، به دنبال ایجاد نظام شورایی مانند شوروی بودند و حتی روابط بسیار نزدیک با شوروی برقرار کرفده بودند، خصوصا کرملین دوستدار حمالت نظامی بود. ۲. ملی گرایان ، سودای تجدید کالبد سوریه بزرگ را داشتند - شامل اردن، فلسطین، لبنان و قسمتی از ترکیه که پس از جنگ جهانی اول (سال ۱۹۱۸) تقسیم شده بود و پادشاهی سوریه نام داشت– و فشار این ها ، سبب شد که بعدها - اول فوريه ۱۹۵۸ / ۱۲ بهمن ۱۳۳۶ - سوریه با مصر ، جمهوری متحد عربی را به وجود آورند. گرچه دراواخر حکومت عثمانی مرکز اصلی ناسیونالیسم عرب شد و ...] و تفاوت آرا و سلایق این سه گروه ،باعث قدرت گیری حزب سوسیالیستب بعث در سوریه شد.

دو سال پس از استقلال ، دولت جدید، ارتش آموزش ندیدة سوریه را واداشت تا گرفتار جنگ فلسطین شود سوریه هم پیمان دیگر کشورهای عربی در جنگ ۱۹۴۸ علیه اسرائیل ،باشد اما کشورهای عربی در جنگ با شکست روبرو شدند و با کودتای نظامی، رژیم بورژوا – دمکراتیک شکری القوتلی در مارس ۱۹۴۹ فروپاشید . نتایج جنگ، مصیبت‌بار بود. ارتش پس از بازگشت از جبهه، دولت را مورد ملامت قرار داد و به این ترتیب کودتاهای سریالی از مارس ۱۹۴۹ تا فوریه ۱۹۵۴ به وقوع پیوست و رهبری سوریه بسیار بی ثبات و متزلزل بود و در کمتر از ۲ سال ، دو بار دیگر نیز کودتای نظامی صورت گرفت و ۳ رئیس جمهوری یا رئیس دولت تغییر یافت، سه سرهنگ با اصالت کردی، که یکی بعد از دیگری به قدرت رسیدند.[ ژنرال حسنی الزعیم- ۵ ماه ، رئیس جمهور بود – سپس سامی الحناوی علیه او کودتا کرد و او را اعدام کرد – اما خودش تنها یک روز رئیس شورای عالی نظامی بود – که هاشم الأتاسی، رئیس دولت شد - که چند ماه بعد، جایش را به أدیب الشیشکلی – رئیس شورای عالی نظامی – داد ]

در ساختار سیاسی سوریه، در آوريل ۱۹۴۷ ، حزب بعث اعلام موجوديت كرده بود و تا امروز – ۲۰۱۱ – شاید هنوز در روند سیاسی تحولات سوریه، نقش داشته است. گرچه ایدئولوژی، فرقه‌گرایی، سیستم تک حزبی ، تضاد طبقاتی و حکومت فاسد نظامی، جزو خصوصیات تاریخ معاصر سوریة بوده است و این مجموعة تصادهای متقابل و مخالف، الگویی از سیاست کودتایی بنا گذاشت که نشانگر حضور موقت نخبگان در فضایی بی ثبات و فاقد امنیت بود و همگی را با چالش بحران مشروعیت روبرو کرد و هنوز هم ادامه دارد.

در ۲۹ نوامبر ۱۹۵۱ سرهنگ ادیب شیشکلی، کودتا کرد و حکومت را به دست گرفت و شیوه ای دیکتاتوری و ظالمانه را در پیش گرفت. گرچه خود نیز قربانی کودتا شد و رهبری غیر نظامی مهار قدرت را در دست گرفت. مأمون الکزبری ، فوریه ۱۹۵۴ به مدت چند روزی جانشین وی شد و سپس هاشم الأتاسی دوباره به قدرت رسید و او هم پس از یک سالی مهار اختیار حکومت را به شکری القوتلی داد تا دوباره سوریه، در دوران وی مجددا وارد دوران جدیدی شود. گرچه از زمان سرنگونی جمهوری ، در اواسط دهة ۱۹۵۰، یک چرخش جزیی غیرنظامی در حکومت صورت گرفته بود زیرا جریان هایی در جامعه نضج گرفت که ظهور حزب بعث، پیشرفت ناصریسم و گسترش فعالیت کمونیستی، از جملة این جریانها بودند.

مساله جنبش اتحاد پان عربی در این دوران در سوریه محبوبیت یافته بود که همبستگی کشورهای عربی حمایت می‌کرد و یکی از قوی ترین هواخواهان، حزب بعث بود که در لایه های طبقات اجتماعی فقیر سوریه محبوبیت داشت. سال ۱۹۵۸ این پیمان، يك سال و نيم پس از پايان جنگ مشترك انگليس و فرانسه و اسرائيل عليه مصر و سوريه به امضا رسيد و دمشق و قاهره داشتن توافقی استراتژيك و جبهه ای دفاعی در مقابل غرب را ضروری می‌دیدند. سوریه و مصر ، به یکدیگر پیوستند و هدف از اين اقدام ظاهراً ايجاد يك هماهنگي در برابر فشارهاي غرب بود. و ماه بعد، در یک همه پرسي جما‌ل عبدالناصر به رياست اين اتحاديه برگزيده شد اما به گسترش انديشه‌هاي ناصريسم و تبليغ ناسيوناليسم عربي در خاورميانه پرداخت و برای سوریه مثمر ثمر واقع نشد و حتی منافع سوریه هم تحت الشعاع قرار گرفت و سال ۱۹۶۱ از هم پاشید.

اتحاد مصر و سوريه تا ۲۸ سپتامبر۱۹۶۱ -۶ مهر۱۳۴۰ - كه در سوريه كودتاي نظامي به وقوع پيوست، دوام داشت. سوریه بعد از آن كودتا - در دوران مأمون الکزبری –كه دقیقا به منظور پایان اتحاد دمشق، قاهره صورت گرفت، از اتحاد مذكور خارج شد و مأموران و نظاميان مصري - ۲۷ هزار نفر- از سوريه اخراج شدند. و پيمان سوریه و مصر، نيز خود به خود منحل شد. پس از فروپاشی اتحاد با مصر ، افسران ارتش سوریه زمام امور را در دولت به دست گرفتند و عمر دولت كودتائي - مأمون الکزبری، عزت النص، ناظم القدسی - در دمشق، بیشتر از يك سال و نيم تجاور نكرد و در مارس ۱۹۶۳ گروهي از افسران سوري پيرو ناصر، با هدف احياء دمشق و قاهره، علم طغيان برافراشتند و حكومت را در دست گرفتند. لؤی الأتاسی به عنوان رئیس شورای فرماندهی انقلاب ملی در ۹ مارس ۱۹۶۳ به مدت چند ماهی قدرت را در دست گرفت در واقع حزب بعث سوریه به قدرت رسیده بود.

کودتای ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۱ افسران بعثی، افسران وحدت طلب مستقل و ناصریست ، مرحله‏ای جدید را در حیات سیاسی این کشور رقم زد.در اوایل دهه ۱۹۶۰ ، رهبری در سوریه چندین بار تغییر یافت ، اما حزب بعث سوريه که قدرت را در دست گرفت. افسران بعثی ارتش سوریه دست به کودتا زده و ضمن سرنگونی دولت، حاکمیت را به طور یک پارچه در اختیار گرفتند و أمین الحافظ به عنوان رئیس شورای ریاست جمهوری به قدرت رسید. افسراني چون محمد عمران، فهد الشاعر، صلاح جديد و حافظ اسد از چهره هاي نظامي برجسته حزب بعث، زمينه به قدرت رسيدن اين حزب را در سوريه فراهم ساختند.

کودتاگران که نیروهای برگزیده‏ای از تفکرات اجتماعی حزب بعث بودند در ۲۴ مارس ۱۹۶۳ قدرت قانون گذاری و اجرایی را به "شورای میهنی رهبری انقلاب" سپردند.اعضای حزب بعث، مقام های مهمی را در دولت سوریه بر عهده داشتند اما در میان اعضای حزب، درباره چگونگی اداره کشور اختلاف نظر وجود داشت . برخی از اعضا حامی شکل گیری اتحادیه عرب - مانند اتحاد با مصر- بودند ، و برخی خواستار استقلال بیش تر سوریه و گروهی هم پیرو و حامی باورهای سوسیالیستی.

در واقع اوج کشمکش و درگیری بعدی میان افسران بعثی و ناصری - ژوئیه ۱۹۶۳ - با پیروزی کمیتة نظامی بعث بر جناح طرفدار عبدالناصر - به رهبری سرهنگ جاسم علوان - بود. به هر حال جناح ناصریست از سنی‌ها و کمیتة نظامی بعث، بیشتر از علویان و افسران اسماعیلی تشکیل می‌شدند. تصفیه جناح ناصریست توسط کمیتة نظامی، رخ داد. در دسامبر ۱۹۶۴ سنی‌ها، سرلشگر محمد عمران از فرقة علوی به اتهام تلاش برای تشکیل یک «اتحادیة فاطمیه» از افسران مسلمان مخالف، از سوریه اخراج شد.. اخراج محمد عمران، امین الحافظ - رئیس جمهور سنی - را رویاروی ژنرال صلاح جدید، رئیس ستاد ارتش، از فرقه علوی قرار داد. در فوریه ۱۹۶۶،برخلاف تلاش امین الحافظ برای تشکیل یک اتحاد منسجم از افسران سنی ، به همراه رهبران حزب بعث، میشل عفلق و صلاح‌الدین بیطار، سرنگون شد. این حرکت، جناح چپ نظامی حزب بعث را به قدرت رساند و همزیستی و تجانس میان حزب و ارتش را نشان داد.


سرانجام اعضای جوان تر حزب و هواخواهان خط مشی سوسیالیستی ، در ۱۹۶۶ قدرت را در دولت به دست گرفتند . صلاح جدید - از نظاميان بلندپايه و رهبران حزب بعث -به عنوان رهبر حزب سیاست های دولت را رهبری می‌کرد . چند ماهی نگذشته بود که صلاح جديد با تاييد حافظ اسد عليه محمد امين الحافظ - رئيس جمهوري وقت سوريه - كودتا كرد و نورالدين اتاسي را روي کرسی نشانید. حافظ اسد در این دوران ، بعد از سال ۱۹۶۴ فرماندهي نيروي هوايي سوريه را بر عهده گرفت، در ۱۹۶۶ با حفظ سمت، وزير دفاع هم شد.


مقام های بلند پایه دولت در رژیم گذشته دستگیر شدند یا کشور را ترک کردند . با اين كودتا، بيشتر تندروهاي حزب به عراق گريختند كه از چهره هاي شاخص آنها مي توان به محمد امين الحافظ، ميشل عفلق - دبيركل و بنيانگذار حزب بعث- و صلاح البيطار - نخست وزير وقت - اشاره كرد. در واقع اختلاف ميان دو جناح تندروراست گرا و ميانه روي چپ گرا در حزب بعث، يك كودتاي درون حزبي را پدید آورده بود. جناح چپ ميانه حزب بعث سوريه در ۲۳ فوريه سال ۱۹۶۶ در يك كودتاي درون حزبي، اعضاي تندروي حزب را از پست هاي كليدي كنار بزند.


پس از شكست سوريه در جنگ ۱۹۶۷ با اسرائیل و اشغال شدن بخش گسترده اي از سوريه توسط اسرائيل ، اختلافاتي درون حزبي ميان صلاح جديد و حافظ اسد بر سر مسووليت اين شكست سنگين به وجود آمد و بستر كودتاي سفيد حافظ اسد شد. پس از جنگ ۱۹۶۷، ارگان سیاسی - نظامی بعث به دو جناح تحت رهبری ژنرال صلاح‌ جدید و ژنرال حافظ اسد – در دو جبهه مقابل هم - تقسیم شد. اسد به عنوان وزیر دفاع، ارتش را تحت کنترل داشت، و صلاح جدید بر حزب سلطة داشت . در اين دوران سوريه با عدم روابط حسنه با برخی از كشورهاي عربي و گرايش به كشورهاي سوسياليستي روبرو بود. با شدت یافتن اختلافات ميان دو طرف، در سال ۱۹۷۰ ، حافظ اسد با جلب همكاري سپهبد مصطفي طلاس - فرمانده ستاد ارتش - و دیگر نظاميان ارشد در ۲۲ نوامبر سال ۱۹۷۰ ، با يك كودتا، ارتش طی یک حرکت جناح جدید را درهم شکست و صلاح جديد و نورالدين الاتاسي را بركنار و زندانی کرد. که اين جريان در تاريخ معاصر سوريه، به جنبش اصلاح طلبانه مشهور است.

پس از اين حركت، حافظ اسد - از رهبران جناح ميانه رو چپ گراي حزب بعث، و جنبش اصلاح طلبانه - خود را نخست وزير خواند و در ۱۲ مارس ۱۹۷۱ ، در يك همه پرسي به رياست جمهوري غیر سنی اين كشور انتخاب شد. [ در حالی که سنی‌ها ، بزرگترین گروه دینی سوریه به‌شمار می‌روند که بیش از ۷۴٪ جمعیت آن کشور را که ۸۰٪ ساکنان آن عرب هستند، تشکیل می‌دهند حکومت بعثی. بعثی سوریه، برای این کشور که محل سکونت اقوام و گروه‌های زبانی متفاوت است تنها یک هویت می‌شناسد و آن هویت عربی است. موجودیت جامعه دو میلیونی کردها که ۱۰٪ ساکنین سوریه را تشکیل می‌دهند، همواره از جانب حکومت خاندان اسد انکار شده‌است] .

حافظ اسد در سال های باقی مانده قرن بیستم در سیاست های سوریه نقشی سرنوشت ساز ایفا کرد.

سال ۲۰۰۰ سرلشکر حافظ الاسد[از اقلیت \علوی مذهب] درگذشت و فرزندش بشارالاسد جانشین شد. گرچه در دوران حکومت بعثی ها در این کشور، از کودتای بعثی ها تا امروز، سوریه نوعی ثبات سیاسی داشته است، حزب بعث آرام آرام جایگاه خویش را تثبیت ‏نمود و حاکمیت این حزب پس از گذشت بیش از چهار دهه، همچنان ادامه دارد. اما آیا دوباره این سرزمین، شاهد کودتایی دیگر خواهد بود ؟ یا این ناآرامی ها فرو خواهد نشست ؟ و یا تحولی سیاسی دیگر در حال شکل گیری است؟

 

http://www.khodnevis.org/persian/%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/12376-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%86%DB%8C%D9%85-%D9%82%D8%B1%D9%86%D8%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D8%A8-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87%D8%9B-%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%AA%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87.html